این ماه ۲ بار درباره بخشندگی و دست و دلباز بودن مطلب نوشتم، یکی تو دفترم و یکی تو اینستا... می خوام اینجا هم بنویسم.فعلا رمق و حسشو ندارم.تیترشو زدم تا برگردم و بنویسم.فعلا
در هر صبح از جایِ دیدِ این تراس , زندگی رو تماشا , زندگی رو حس , زندگی رو معنا و زندگی رو زندگی میکنم.و بعد میرم...و می رسم به حیاطِ آغشته به رفاقت در هر نیمه شب.و اونجا آروم می گیرم.مثل خواب طفولیت.