میگم جدا از این تراس پر از گل سرخم ، باید یه فکری هم به حال باغ زردآلوم بکنم...باغ زردآلو کجاس؟ باغ زردآلو قراره یه گوشه دنجی از این جهان باشه ، که من بتونم زیر سایه سار درختاش ، میون عطر زردآلوهای رسیده اش ، برای خودم کنجی بسازم و شب تا صبح خلوت کنم با خودم و زمین و زمان . و شاید این باغ زردآلو ، همون حیاط آغشته به رفاقتی باشه که می خوام در هر نیمه شب ، اونجا آروم بگیرم؟

اون امتحان سختی رو که ازش می ترسیدم (و بخاطر قبول شدن در اون نذر کرده بودم) قبول شدم :) و حالا یک شکوفه در آستانه ی معلم شدن در تراس پر از گل سرخ در نیمه شب این مطلب رو می نویسه...


بله با حقوق معلمی هم میشه باغ زردآلو خرید و من این کارو می کنم.فقط کافیه زمین رو بخریم و درختهاش رو خودمون بکاریم.قطعا تا قبل از بازنشستگی اون گوشه ی دنجِ آغشته به رفاقت مون ساخته میشه.


انشاالله❤